|
|
نوشته شده در چهار شنبه 22 شهريور 1391
بازدید : 1613
نویسنده : MR ARC
|
|
هر چند احيا و نوسازي بافتهاي فرسوده به دليل زلزلهخيزي كشور ايران مفيد و موثر است اما توجه به حفظ ميراث فرهنگي با بهكارگيري تكنولوژيهاي نوين و ساخت ساختمانهايي كه با سازههاي متفاوت و نوين روح معماري را در كالبد بناهاي شهري ميدمد و همچنين ساخت خانههايي با كيفيت مطلوب و عمر مفيد نيز بسيار مهم و باارزش است.
به دلیل واقعيت تلخ غيرمقاوم بودن بسياري از خانههاي اين مرز و بوم و همچنين تغيير روشهاي متداول و سنتي ساخت و سازها و ضرورت بهكارگيري مصالح و فناوريهاي جديد براي ارتقاي ساخت و سازها و عمر مفيد ساختمانها، روزنامه جام جم گفتوگويي داشته با پروفسور محمود گلابچي، چهره ماندگار مهندسي راه و ساختمان و معماري، داراي كرسي يونسكو در معماري، بنيانگذار و سرپرست رشته تكنولوژي معماري و همچنين مديريت پروژه و ساخت، رئيس شوراي فناوريهاي نوين ساختماني و شوراي قطب علمي ـ فناوري معماري، عضو شوراي تدوين مقررات ملي ساختمان، عضو هيات امناي انجمن مفاخر معماري ايران، مشاور عالي موسسه مهندسان مشاور آستان قدس رضوي و كميسيون مقاومسازي ابنيه حريم حرم حضرت رضا(ع) كه در ادامه ميآيد.
شما فكر ميكنيد يك چهره ماندگار معماري بايد چه شاخصها و مسئوليتهاي علمي داشته باشد؟
شايد بسياري از انسانها به اشتباه تصور كنند فردي كه به عنوان چهره ماندگار مهندسي راه و ساختمان معماري برگزيده يا فردي كه به او كرسي يونسكو (مرتبه و موقعيتي علمي است كه براساس ضوابط و مقررات يونسكو در دانشگاههاي بزرگ جهان به افرادي كه واجد شرايط خاص علمي و تحقيقاتي تعيين شده توسط يونسكو هستند، اعطا ميشود. فردي كه داراي اين كرسي است ميتواند در حوزه تخصصي مورد نظر اقدامات وسيع و گستردهاي به صورت ملي و بينالمللي و در ارتباط مستقيم با دانشگاههاي ديگر برنامهريزي و هدايت كند) اهدا ميشود، ديگر به انتهاي راه رسيده است در حالي كه دستيابي به اين مقام و مرتبه، نقطه شروعي براي يك دنيا فعاليت و مسئوليت است كه به عهده او قرار ميگيرد و اين فرد بايد قدمهاي بزرگتر و بيشتري براي مردم بردارد تا بتواند تكنولوژي حوزه معماري، مهندسي و شكوه عظمت ايران را نهتنها به مردمان مرز و بوم خود بلكه به تمامي مردمان جهان در سطح بينالمللي معرفي كند تا به اين ترتيب، همگان از اين تكنولوژي و سابقه درخشان براي ساخت آينده جهان بهره بگيرند.
زيبايي علم معماري را در چه ميدانيد؟
به نظر من معماري يك رشته بسيار مهم و زيبا، هيجانانگيز و آميختهاي از هنر، مهندسي و علوم انساني است. در معماري علاوه بر هنر، توانايي طراحي، خلاقيت، ابداع و نوآوري و مهندسي به دليل شناخت و درك رفتار ساختمانها در برابر نيروها ضرورت پيدا ميكند. همچنين علوم انساني هم لازم است چرا كه يك معمار بايد انسان، جامعه، فرهنگ و نيازهاي انساني را بخوبي درك كند تا طرحي متناسب و مطلوب براي انسان و جامعه طراحي كند. در واقع، معمار ظرف زندگي انسانها را طراحي ميكند. خانهاي كه معمار طراحي ميكند، دهها سال محل غذاخوردن، نشستن و برخاستن، استراحت و نماز خواندن چند خانواده را تكليف ميكند. اين طرح در مورد مدرسه، دانشگاه، موزه وهمه ساختمانها صادق است.
يكي از اقدامات شما كه در كشور تاثيرگذار بوده، پايهگذاري رشته تكنولوژي معماري و مديريت پروژه و ساخت است. اصلا چه شد چنين رشتهاي را پايهگذاري كرديد؟ اصولا لزوم تلفيق دو رشته معماري و مهندسي راه و ساختمان را تا چه حدي احساس ميكنيد؟
اساسا مهندسي معماري و راه و ساختمان جدا از هم نيست، اما در نظام نوين آموزش عالي كشورمان و جهان، معماري (آرتيكت يا آرشيتيك) به عنوان يك تخصص و يك حوزه تخصصي مجزا از رشته راه و ساختمان يا مهندسي عمران شناخته شده است. متاسفانه جداشدن اين دو حوزه تخصصي باعث شده ما امروز شاهد يك گسست و شكاف بين اين دو حوزه كه دريك ساختمان شكل واقعي پيدا ميكنند، باشيم. به همين دليل، هم در ايران و هم در جهان نيازي براي پيوند و تلفيق اين دو حوزه معماري و عمران احساس ميشود. من در طول 30 سال فعاليت علمي در كشور افتخار اين را داشتهام كه پلي بين فاصله اين دو حوزه بزنم و اين آشتي و اشتراك نظر و فهم متقابل را در معماري و عمران ايجاد كنم. درحال حاضر، بيش از ده عنوان از30 عنوان كتاب درسي دانشگاهها اساسا به بحث معماري و سازه و تلفيق اين دو رشته اختصاص دارد. رشته تكنولوژي معماري و درسهايي مثل سيستمهاي ساختماني هم هدفش اين است تا اين دو حوزه تخصصي را ـ كه دو گروه متخصص بايد در يك ساختمان به طور مشترك فكر و انديشه كنند تا به يك محصول نهايي برسند ـ در كنار هم قرار دهد به نحوي كه ديدگاهها و نقطهنظرهاي همديگر را بخوبي بفهمند و با يك اشتراك و ساعي بتوانند طرحي را كه هر دو ويژگي معماري و مهندسي در آن نهفته است، خلق كنند. اين همان تلفيقي است كه امروزه در جهان به آن حوزههاي بين رشتهاي ميگوييم يعني امروز ما در دوراني هستيم كه در اوج واگرايي و تخصصيشدن علوم و حوزههاي دانش نيازمند يك همگرايي هستيم به عبارتي اگر كسي دانشآموخته رشته اقتصاد است و قصد نمايانشدن آثار اقتصاد در شهر را دارد بايد اقتصاد شهري بياموزد و كسي كه قصد ارائه طرح مناسب را دارد بايد بعد از معماري و مهندسي، تكنولوژي معماري را بخوبي فرا گيرد. در اين صورت است كه ما به نقطه اشتراك دو تخصص ميرسيم.
اشاره كرديد به اينكه ما امروزه به همگرايي علوم و حوزههاي دانش نيازمنديم. با توجه به اينكه فناوريهاي نوين امروزه در خيلي از كشورها مورد استفاده قرار ميگيرد، آيا كشور ايران هم توانسته است با موفقيت به اين فناوريها دست پيدا كند يا خير؟
امروزه حوزه علمي بهسازي لرزهاي و مقاومسازي لرزهاي يكي از مهمترين حوزههاي فناوري نوين است. كشور ما نيز طي دهههاي اخير از فناوريهايي نوين بهرهمند شده است. به طور مثال، امروز در ساختن ساختمانهاي مسكوني بايد به روشهاي جديد متوسل بشويم چون ساختمانهاي موجود سبك هستند و هنگام مواجهشدن با پديده طبيعي زلزله مقاومت كافي ندارند.
صدمات ناشي از زلزلههاي گذشته نشان داد ما بايد تغييراتي در مصالح و روشهاي ساختمانمان ايجاد كنيم بنابراين بهكارگيري اين فناوريها يك ضرورت است تا ديگر نگران زلزله، هزينه و طول زياد زمان ساخت نباشيم. اين چيزي است كه بايد براي رسيدن به آن تلاش بيشتري نسبت به گذشته داشته باشيم.
آيا از فناوريهاي نوين فقط براي مقاومسازي ساختمانها استفاده ميشود يا ميتوان از اين فناوريها در مقاومسازي سازههاي تاريخي هم استفاده كنيم؟
مفهوم فناوريهاي نوين فقط براي ساخت ساختمانهاي مسكوني مقاوم در برابر زلزله نيست بلكه ضرورت بهكارگيري از اين فناوريها در حفظ آثار تاريخي مانند تخت جمشيد، طاق كسري، زيگورات چغازنبيل و آثار ارزشمند دوران اسلامي مثل مساجد اصفهان، كاشان و يزد و مدرسه چهارباغ و حرم مطهر امام رضا(ع) دوچندان است. مثلا حرم مطهر امام رضا(ع) جزو افتخارات علمي كشور ماست. به طوري كه صاحبان اين علم از دانشگاههاي بزرگ دنيا مانند ايتاليا، اسپانيا، يونان، فرانسه و انگلستان با مشاهده نوع تجهيزات و نحوه بهرهگيري از شناخت اين ميراث دچار شگفتي ميشوند كه كشور ايران تا اين سطح علمي و با چنين كيفيتي از مطالعات و طراحي كار تخصصي انجام داده است البته شايد اين افراد نتوانند بخوبي درك كنند اين اثري كه نزد ماست يك ثروت فرهنگ جامعهمان محسوب ميشود كه شكلگيري آن بيش از هزاران سال به طول انجاميده است و اين مكان نزد ايرانيان به عنوان مقدسترين مكان عبادي و مذهبي محسوب ميشود كه بايد با تمام توان علمي و تخصصي اين ميراث براي نسل آينده حفظ شود.
به همين دليل ما امروز در بحث معماري و ساختمان و مقاومسازي بناهاي تاريخي و بويژه حرم مطهر امام رضا(ع) كه من افتخار مشاور عالي آستان مقدس رضوي آن را دارم، كارهاي بزرگي شروع كردهايم. مثلا ما هنگام ساخت رواق دارالحجه بايد از زير سر درهاي ساعت و نقارهخانه عبور ميكرديم و صحن جديدي زير آن ميساختيم، به همين دليل، مقاومسازي اين دو با استفاده از فناوريهاي نوين و نصب تجهيزات پيشرفته ضرورت پيدا كرد. به همين ترتيب، تجهيزات پيشرفتهاي هم براي گنبدهاي مطهر و طلا هم نصب و مطالعات رفتارنگاري و مانيتورينگ آن هم در حال شكلگيري است.
اگر بخواهيم مقايسهاي از معماري ايراني ـ اسلامي كهن ايران داشته باشيم، سازههاي معماري ايراني از تخت جمشيد تا ايوان مدائن، مسجد امام، حرم امام رضا(ع)، پلهاي ايراني و سازههاي آبي شوشتر از بهترين شاهكارهاي معماري و مهندسي در جهان محسوب ميشود. چرا با وجود چنين سابقه درخشان، ما از اين هويت معماري فاصله زيادي داريم و از فناوريهاي جديد غافل شديم و طي چندين دهه ساختمانهايي با طول عمر كم و هزينه زياد ساختيم؟
بله، درست است. ما روزي پيشگام علم و فناوري در جهان بوديم و دانشمندان بزرگي همچون ابوعلي سينا، خوارزمي، زكرياي رازي و ابوريحان بيروني داشتيم كه پايهگذار علوم در جهان بودند و امروز نيز به عنوان علوم نوين مانند رياضيات، نجوم، فيزيك و حتي مكانيك به آنها افتخار ميكنيم. ما در گذشته در ساخت سازههاي آبي در جهان هم بينظير بوديم به نحوي كه سازمان ملل دو سال پيش سازههاي آبي شوشتر را به عنوان ميراث فرهنگي جهان ثبت كرد.
همچنين ما در مهندسي پل و ساختمان بسياري از بناها پيشينه درخشان داشتيم، اما متاسفانه در بعضي سدههاي تاريخي كه انقلاب صنعتي جهان در حال شكلگيري بود و اوج پيشرفتهاي علمي و فناوري جهان محسوب ميشد زمينه شكوفايي علمي ايران به علت بيكفايتي پادشاهان قاجار مهيا نشد و با حركت علمي جهان هماهنگي و همراهي لازم را پيدا نكرد؛ به همين دليل روز به روز از روند علمي فاصله گرفتيم.
اين فاصله به معني يك هشدار بود به طوري كه در طول دهههاي اخير، نگراني از فاصلهگرفتن از حركت علمي جهان باعث شد ما در توسعه دانشگاهها، آموزش عالي، مقالات و كارهاي علمي و ثبت اختراعاتمان حركت شتاباني انجام بدهيم به نحوي كه امروز رشد علمي كشورمان در جهان از نظر مقايسهاي از بسياري از كشورها بيشتر است بنابراين ميتوانيم اميدوار باشيم اگر اين رشد و حركت علمي همچنان ادامه پيدا كند بخشي از آن كوتاهيها و غفلتهاي گذشته را جبران كنيم.
امروزه طراحي بسياري از ساختمانها و بناهاي ايران مطابق با طراحي و فناوري برخي ساختمانها و بناهاي اروپايي است. آيا فناوري و طرحي كه در كشورهاي اروپايي بسيار مناسب است از نظر شرايط اقليمي براي كشوري مثل ايران هم مناسب محسوب ميشود؟
امروز در جهان انتقال تكنولوژي در بين ملتها و كشورها يك امر مرسوم و متداول است اما اشتباه بزرگي كه صورت ميگيرد اين است كه وقتي يك فناوري وارد جامعه ميشود با خود بار فكري، فرهنگي و اجتماعي هم دارد به همين دليل ما نميتوانيم محصول فكري و انديشه يك جامعه ديگر را عينا در جامعه متفاوت ديگر بهره بگيريم. به همين دليل بايد در حوزه معماري باورها، فرهنگ، اعتقادات تاريخي و اقليم آن جامعه را در نظر بگيريم و ساختماني متناسب و منطبق با آن جامعه بسازيم. هرچند استفاده از يافتههاي علمي جهان موجب اشكال نيست اما بايد هنگام بهكارگيري ازاين فناوري جديد به بوميسازي آن توجه كنيم.
مثلا ساختمانهاي ژاپن و آلمان به دليل سبكبودن متناسب با كشور ايران نيست، اما اين ساختمان ميتواند به لحاظ طراحي و معماري با نحوه زندگي مردم شرايط آب و هوايي باورها و فرهنگ كشور ما مطابقت پيدا كند. در اين صورت است كه ما موفق شدهايم يك تكنولوژي را با شرايط مناسب در جامعه بهكار ببريم.
در يك ديدگاه كلي به نظر شما براي احياي تمدن ايراني و فرهنگ اسلامي در ساختمانسازي نوين بايد چه كاري انجام داد؟
اصولا رنگهاي دلپذير كاشيهاي معرق، هفترنگ يا لاجوردي، محراب، منارههاي بلند فضاهاي مذهبي و عبادي مثل حرم مطهر امام رضا(ع)و امامزادگان و مساجد كه صوت دلانگيز اذان را در پهنه بيكران آسمان طنينانداز ميكنند، شبستانهاي نيمه تاريكي كه دل و روح و انديشه نمازگزاران را به خلوت خود ميخوانند و آنان را به عالم ملكوت ميبرند، رواقها و گنبد با پنجرههايي كه نور را در زمانهاي مختلف به فضاي داخل مسجد يا حرم وارد ميكنند، شرايط خاص معنوي و آرامش ويژهاي را به انسانهايي كه در آن مكان حضور پيدا كردهاند، ميدهد و هريك تحت شرايط اين زيباييها و مكان روحاني به سمت راز و نياز با خدا هدايت ميشوند. به همين دليل، معماري ما از يك اصالت و ارزش استثنايي برخوردار است كه ساير كشورها از تركمنستان تا قفقاز و كشورهاي حاشيه جنوب خليجفارس و همچنين عراق، افغانستان، پاكستان و حتي كشورهاي غربي مانند تركيه و آندولس در طول تاريخ اين ارزشها را مورد بهرهبرداري قرار دادهاند.
مثلا كليساي جامع فلورانس به نام سانتا ماريا دلفوريه با الهام از گنبد سلطانيه ساخته شده است. اين ارزشها بخشي از پيوستگي فرهنگي است كه در طول قرون از جاده ابريشم و ايران تا جبلالطارق تا اسپانياي فعلي استمرار پيدا كرده است. بنابراين به دليل اينكه كشور ما داراي سابقه شكوهمندي در گسترش علم و فرهنگ و هنر در جهان است، ابتدا بايد با اين فرهنگ و تمدن عظيم آشنا شد و سپس براي معرفي آن به جهانيان تلاش كرد.
امروز بايد مردم اين سرزمين و نيز جهانيان با معماري اصيل ايران از تخت جمشيد تا ايوان مدائن، از مسجد امام اصفهان تا حرم مطهر رضوي (كه نمونهاي كامل و بينظير از معماري و هنر اسلامي است) آشنا شوند و بدانند بسياري از بناها در تاريخ اين سرزمين از حرم حضرت رضا(ع) و ساختمانهاي مذهبي تا پلهاي ايران يا سازههاي آبي شوشتر از شاهكارهاي معماري و مهندسي در جهان محسوب ميشوند و در راستاي اين شناخت بايد براي تجديد اين عظمت و شكوه در آينده تلاش كرد و تنها به شناخت و تقدير آثار گذشته متكي نبود. بايد در زمينههاي علمي مختلف براي تجديد فرهنگ و تمدن اسلامي گام برداشت و ما بايد در اين مسير پيشتاز باشيم.
امروزه خيلي از كشورهاي پيشرفته دنيا از فناوري نانو به عنوان يك دانش جديد براي توليد ساخت و سازههاي معماري استفاده ميكنند. پيشبيني شما از آينده چيست؟ آيا ميتوان به كمك فناوري نانو به معماري فراتر از امروز دست يافت؟
نانو علم جديدي است كه طي 20سال اخير به صورت كاربردي به حوزههاي مختلف از پزشكي تا مهندسي و معماري در سطح جهان ورود پيدا كرده است. درحال حاضر به طور عملي كاربردهاي نانو در مهندسي و معماري به دليل پيچيدگيهاي اين فناوري محدود است، اما با وجود همين محدوديت اين روزها محققان و پژوهشگران اين حوزه توانستهاند با كمك نانو مانند نانو پوششها، نانو عايقها، نانو فناوري و بتون و نانو و مواد پايه سيماني تحولات بسياري در مصالح و روش ساخت و معماري ايجاد كنند.
مثلا امروزه برخي ساختمانهاي جهان و مراكز بزرگ اقتصادي، هتلها و ساختمانهايي كه از نظر بهرهبرداري نيازمند ويژگيهاي خاصي است با بهكارگيري نانو توانستهاند سطوح شيشهاي بسازند كه گرد و غبار نگيرد و نيازي به تميزكردن نداشته باشد يا سطوحي بسازند كه در برابر حرارت عايق و در برابر صدا مناسب باشد يا سطوح ضدآلودگي و ضدباكتري براي مراكز درماني ايجاد كنند يا همچنين موادي كه به سيمان و بتون در نانو اضافه ميشود، ميتواند قدرت سيمان را 10برابر افزايش دهد. همچنين ميتوان بتوني نفوذناپذير يا اندودهايي مقاوم ايجاد كنيم كه بتواند در طول دورههاي تاريخي سالم و صحيح و بدون تغيير كيفيت ظاهري مانند رنگ باقي بماند.
آيا كشور ما نيز به اهميت اين موضوع در سطوح مختلف جامعه پي برده است؟
خوشبختانه به دليل توجه خاص كشور به اين حوزه از علم و همچنين به علت داشتن مراكز علمي و پژوهشي و پژوهشكدهها و استادان مجرب در زمينه فناوري نانو ما توانستهايم موقعيت بسيار خوبي در اين زمينه داشته باشيم به طوري كه طي سه سال اخير جزو شش كشور برتر فعال دنيا مانند آمريكا، آلمان، انگلستان، ژاپن و چين در حوزه نانو فناوري هستيم.
استفاده از اين فناوري در كشور ما چقدر عملياتي شده است؟ آيا تاكنون سازههايي با چنين مشخصاتي در كشور ما هم ساخته شده است؟
در كشور ما نيزمطالعات زيادي براي ورود به اين زمينه و بهكارگيري فناوري نانو انجام شده است، مثلا يكي از آنها حفظ سر در دانشگاه تهران به عنوان نماد آموزشي عالي كشورمان از خوردگيها، گرد و غبار، دود، آلودگي هوا، نفوذ آب به درون بتون و زنگ زدن ميلگردهاست. متاسفانه ميلگردهاي بهكاررفته در سردر بتوني دانشگاه تهران به علت نفوذ آب دچار زنگزدگي جزئي شده است كه ما ميتوانيم با استفاده از اندودهاي نانوفناوري بدون اينكه چيزي به آن اضافه كنيم يا ظاهر آن را تغيير دهيم اين نماد را براي قرنها حفظ كنيم.
به همين دليل سال گذشته، دفتر قطب فناوري معماري با مسئوليت اينجانب به دانشگاه تهران پيشنهاد اد براي ماندگارشدن اين سردر از صدمات احتمالي مانند خوردگي ميلگردها، يخزدگي، نفوذ رطوبت و گاز سمي از پوشش نانو فناوري استفاده كنند كه اجراييشدن اين طرح به نظر اولياي امور بستگي دارد كه انشاءالله با تامين بودجه مورد نظر اجرايي خواهد شد.
در حال حاضر چه ضعفها و مشكلاتي براي استفادهنكردن از نانوفناوري يا فناوريهاي نوين در كشور وجود دارد؟
ما امروزه به حوزههايي از علوم و فناوريهاي نوين در كشور نيازمنديم تا بتوانيم ظرفيت ساخت ساختمان و مسكن را از لحاظ كمي و كيفي و طول عمر افزايش بدهيم و ساختمانهايي با هزينههاي كمتر و با سرعت بيشتر بسازيم به همين دليل جامعه بايد به سمت تامين اين نيازهاي جامعه سوق داده شود و حوزه تخصصي جديدي در مراكز علمي، پژوهشي و دانشگاهي مانند تكنولوژي معماري پايهگذاري شود تا معماران به درك درستي از علم مهندسان و مهندسان هم درك درستي از علم معماري داشته باشند. در اين ميان، حمايت نهادهاي بنيانگذار و سياستگذار براي جبران اين كمبودها و توسعه فناوريهاي جديد در حوزههاي معماري و مهندسي لازم و ضروري است تا اين حركت علمي را تسريع كند. امروزه خوشبختانه اين نياز و اين حركت علمي در جامعه علمي و تخصصي كشور در جامعه معماري و مهندسي بخوبي شناخته شده است و پيشبيني ميشود آينده خوب و نويدبخشي در انتظارمان باشد.
به عنوان يك استاد نمونه و چهره ماندگار اهميت پژوهش براي بهكارگيري اين فناوريهاي نوين را در چه ميدانيد؟
همان طور كه ميدانيد يكي از اولين وظايفي كه ما در دانشگاه به عهده داريم، آموزش و تربيت نيروي متخصص و مورد نياز جامعه است. امروز اعتقاد بر اين است كه اگر آموزش ما پژوهشمحور و مبتني بر پژوهش و يافتههايي كه در زمينههاي تخصصي مورد نياز جامعه است، نباشد آن آموزش صرفا تئوريك است كه فقط به كلاس درس محدود خواهد شد. به همين دليل پژوهش پشتوانه تحقق آموزش موفق است. در نتيجه اگر بخواهيم آموزش متناسب و درستي داشته باشيم هيچ راه گريزي جز اين نيست كه آن را در حوزههاي تخصصي مورد نياز جامعه و جهان مبتني بر تحقيق و پژوهش كنيم.
پس اگر به امر پژوهش اهتمام نكنيم و پژوهش را مبناي كار آموزشي خود قرار ندهيم و اگر براي رسيدن به يك آموزش موفق و منطبق با نيازهاي جامعه، متكي بر پژوهشهاي متناسب با حوزههاي تخصصي مورد نياز جامعه نباشيم، آموزش ما آموزش مثمرثمري نخواهد بود. به همين دليل، اهتمام به پژوهش به عنوان يك زيرساخت در فعاليت دانشگاه و به عنوان يك نهاد تربيت نيروهاي متخصص يك امر الزامي است و به همين دليل حتي اگر آموزش را به عنوان محور اصلي فعاليتها در نظر بگيريم بايد آن را مبتني بر امر پژوهش قرار دهيم.
براي تشويق دانشجويان به اين امر بايد چه كرد؟
امروز رشد علمي ميزان مقالات ما در مجامع علمي دنيا از كيفيت خوبي برخوردار است به طوري كه گاهي بيش از ده برابر سرانه توليد مقالات علمي در جهان رسيدهايم كه اين به آن معناست حركت علمي كشور به عنوان يك ضرورت، شناخته و گامهايي نيز برداشته شده است، اما اين كافي نيست چون علم بايد تبديل به كاربرد و ثروت شود. لازمه تحقق اين امر ايجاد شرايط علمي و كاربرديشدن اين علوم در جامعه است بنابراين ما بايد در وهله نخست پژوهشهايي كاربردي با منشأ اثر زياد تعريف كنيم و از سازمانهاي بهرهگيرنده اين پژوهشها درخواست كمكهاي مالي، تجهيزاتي، آزمايشگاهي و امكانات كنيم تا به اين صورت، دانشجو احساس كند مسئول علم است و انديشه او در عمل، مشكلات جامعه را حل ميكند.
در پايان به عنوان يك چهره ماندگار چه انتظاراتي از جامعه علمي كشور داريد؟
قدرشناسي از علم و عالمان و ارزشنهادن به انديشه، اولين نياز جامعه ما براي ارتقاي رشد فكري و پاسخگوي خواستهها و نيازهاي جامعه است. مساله ديگر، ايجاد شرايط علمي و محققشدن اين انديشههاست به همين دليل براي توليد علم و بهكارگيري آن در جامعه نيازمند به نهادها، موسسهها و سازمانهايي با چنين وظايفي هستيم تا رشد انديشه، فرآيند انتقال و انديشه را به يك فرآيند علمي تبديل كنند.
در پايان هم جا دارد از سازمانهايي مانند صدا و سيما، بنياد ملي نخبگان، معاونت رياست جمهوري و همه سازمانهاي علمي ـ تخصصي كشور كه در مسير ارتقاي فرآيند رشد و انديشه تلاش ميكنند تشكر كنم، زيرا انقلاب فرهنگي زمينههايي را فراهم كرده كه در جامعه ما ارزشهاي گذشته در بحث علم و انديشه شناخته شود. چرا كه اسلام براي علم، عالمان، تفكر و انديشه ارزش بسياري قائل شده است؛ بنابراين اين ارزشها بايد در جامعه احيا شود و فرآيند انديشه، فكر، توليد دانش و مرزهاي دانش در جامعه علمي بايد توسعه پيدا كند. در اين صورت به همان اوج شكوه و افتخار گذشته در حوزههاي علمي، تخصصي و فناوري دست پيدا خواهيم كرد.
زندگينامه پروفسور محمود گلابچي
پروفسور محمود گلابچي، سال 1336 در مشهد از پدري اهل فرهنگ، ادبيات و انديشه و مادري بسيار متدين متولد شد. او پس از طي دوره دبستان و دبيرستان در زادگاهش و كسب رتبه نخست در استان خراسان، با تشويقهاي بسيار پدرش در رشته مهندسي راه و ساختمان در دانشكده فني دانشگاه تهران ادامه تحصيل داد. او دورههاي ليسانس و فوقليسانس مهندسي راه و ساختمان را در سالهاي 59 و 62 با رتبه اول در دانشكده فني دانشگاه تهران به پايان رساند. اين مرحله از همان ابتدا با تدريس دروسي در رشته معماري، سرآغاز آشنايي عميق او با معماري بود. به همين دليل زماني كه سال 1375 براي ادامه تحصيل به انگلستان رفت، دكتري راه و ساختمان و فوقدكتري خود را در زمينه سيستمهاي ساختمان و سازه در معماري ادامه داد.
او از سال 1362 تاكنون دروس متعددي را در مقاطع كارشناسي، كارشناسي ارشد و دكتري معماري و مهندسي عمران در دانشگاههاي ايران و انگلستان تدريس كرده است، اما بيشتر آثار و فعاليتهاي علمي او در زمينه معماري و مفاهيم مشترك سازه و معماري است.
او در حال حاضر استاد تمام پايه 36 دانشكده معماري دانشگاه تهران، داراي كرسي يونسكو در معماري اسلامي، چهره ماندگار جمهوري اسلامي ايران در مهندسي راه و ساختمان و معماري، عضو شوراي تدوين مقررات ملي ساختمان، رئيس شوراي فناوريهاي نوين ساختماني، عضو هيات امناي انجمن مفاخر معماري ايران، تاسيس كننده و سرپرست رشتههاي كارشناسي ارشد و دكتري تكنولوژي معماري و مديريت پروژه و ساخت، عضو شوراي قطب علمي فناوري معماري، عضو سازمانها و مجامع بينالمللي متعدد در زمينه معماري و مهندسي ساختمان و سردبير ژورنال فناوري جهاني معماري است.
او در سالهاي گذشته بهعنوان استاد نمونه دانشگاههاي كشور، پژوهشگر برجسته كشور و استاد نمونه و پژوهشگر برجسته دانشگاه تهران انتخاب و معرفي شده است. او علاوه بر محاسبه و طراحي دهها طرح بزرگ ساختماني، در سازمانهاي اجرايي متعددي از جمله آستان قدس رضوي به عنوان مشاور عالي در زمينه سازه و ساختمان مشغول به كار بوده و به عنوان مهندس نمونه كشور انتخاب و معرفي شده است. او همچنين 30 جلد كتاب در زمينه سازه در معماري، سيستمهاي ساختماني و مديريت پروژه تاليف و منتشر كرده كه 12 عنوان آن تاكنون بهعنوان كتاب سال جمهوري اسلامي ايران و كتب برگزيده دانشگاهي انتخاب شده است.
منبع: جام جم
:: موضوعات مرتبط:
معماران ,
معماران ايراني ,
,
:: برچسبها:
گفتوگو با پروفسور محمود گلابچي ,
معماری ,
معمار ,
چهره ماندگار معماری و معمار ,
معمار برتر ,
صفحه قبل 2 3 4 5 ... 278 صفحه بعد
|
|
|